نویسنده: سیدعباس مرادی
اسمش داد می زنه که به چه درد میخورده ، راستش رو بخوای فقط
به همون درد میخوره و بس . خوابگاه یا همان خواب گاه . فقط اگه یه وقتی ساعت دو
نصف شب احساس کردی طبقه ی بالا داره رو سرت خراب میشه هیچ نترس ، زلزله نیست ! یا
طبقه بالایی سر اینکه نوبت کیه ظرفا رو بشوره دعوا شده ، یا اینکه یه آهنگ پیدا
کردن در حد تیم ملی و دارن امتحانش می کنن ;-)
اگه حال و حوصله ی شستن لباس نداری پس یا به تعداد زیاد
لباس زیر و رو بخر (پیشنهاد ما حداقل دو دست زیر و یک دست رو به ازای هر هفته
نرفتن خونه است) یا اینکه با خشکشویی روبروی دانشکده قرار داد ببند (لازم به ذکر
است که پیشنهاد دو دست لباس زیر به ازای هر هفته پابرجاست ) . "گشتم نبود
نگرد که نیست" ! اشتباه نکن هیچ سایپایی از روبروم رد نشد ، خواستم بهت بگم
اگه خودت لباسات رو میشوری دنبال جایی واسه آویزون کردنشون نباش ! فقط قربون دستت
اگه میخوای توی اتاق پهنش کنی قبلش اساسی بچلونش.
اگه اهل گفتگوی تمدن هایی پس باید به عرضت برسونم جَور شستن
ظرف و ظروف رو هم خودت به دوش بکش که تجربه ثابت کرده با تساهل و تسامح هیچ کاری
پیش نمیره ! تنها راهکار حفظ نظافت در خوابگاه برخورد تمدن هاست . ضمنا اگه توی
این برخورد یه مرتبه دیدین طرف مقابل در رفت شما هم در برین چون یا رفته با چوب و
چماق بیاد یا رفته گنده ترش رو بیاره !
هر گونه خوردنی و آشامیدنی ، لباس خوشکل ، کفش تیمیس و اساسا هر چیزی که بشه
باهاش موقتا کلاس گذاشت ، اتوو ، واکس (کفشی یا مویی) ، بروس (شایدم بروص و یا
بروث) خلاصه فرقی نمیکنه چطور باشه هرچیزی که بشه باهاش مو رو شونه کرد یا کفش رو
تمیز کرد متعلق به اموال عمومیه و هر چیزی که متعلق به اموال عمومی نیست خصوصیه !
پس اگه کسی از وسایل عمومی استفاده کرد ناراحتی نداره .
ضمنا آقای محترم اگه میخوای بری جزوه بگیری چرا اینقدر مثل
بی بی سی نظرسازی میکنی ؟ برو روبروی آینه وایسا ببین خوشتیپ هستی یا نه ؟ فقط
قربون دستت قبلش اعلام عمومی کن اینایی که پوشیدی همه اش جزو اموال عمومیه و متعلق
به همه ی بچه های دانشگاهه فردا یکی در نیاد جلوی اون خانمه که جزوه داره ضایعت
کنه !
حمومای خوابگاه مرکز استعدادهای درخشان در امور خوانندگی
است ، فقط لطف کنید واسه اینکه این استعداد ها خوب شناسایی بشن از ابراز انزجار
جدا خودداری فرمایید !
"گشتم نبود نگرد که نیست" نخیر ! اشتباه کردی یه
سایپا از جلوم رد شد . ببین به اتاق روبرویی که رشته اش گلابیه و اگه نیم ساعت قبل
از امتحان هم شروع کنه به خوندن میتونه بیست بگیره چه ربطی داره که حضرتعالی امتحان داری؟ حالا
کلاس هم میذاره برامون و بهش نمیگه امتحان . چی بود اسمش کولیز ، کوییلز ... همون
خواستم بگم برامون کلاس نذاری ما هم خودمون آخر ترم کولینز داریم !
امیر آباد ... دربست امیر آباد ... چیه بابا با شما که
نیستم ، یه مطلبی هست که روم نمیشه بهتون بگم . آخه زشته ... بابا اصرار نکن دیگه
اِاِاِاِاِ ! ببین چون روم نمیشه سر بسته بهت میگم اگه صبح قرار داری (روم سیاه
بذار یه ترم بگذره) یا اینکه با استادی کلاس داری که سر دیر اومدن گیر سه پیچ می
ده ، پس تعداد افراد سوییت رو ضربدر سه کن و بهمون تعداد دقیقه زودتر از خواب
بیدار شو که هیچ کس نوبت دستشویی رفتنش رو به تو نمیده ! ... منحرف من جزو اون
دسته ای هستم که هیچ وقت جرات ازدواج مجدد نداره ، دربست گرفتنم هم واسه استادیه
که باهاش کلاس دارم !
اینجا خوابگاهه ، شاید به درد خواب هم نخوره ولی دنیایی از
خاطرات داره که فقط توی سربازی نصیب آدم میشه ! شباش تلخه و روزاش سرد ولی خاطراتش
اینقدر شیرینند که همه ی این تلخی ها و سردی ها رو جبران میکنه .